سفارش تبلیغ
صبا ویژن

همان پیراهنی که خواستی اتوکردم ؛

همان انگشتری که گفتی آماده کردم ؛

توی ساک ،همان ها را که گفتی گذاشتم ؛ به همان ترتیبی که سفارش کردی؛

فقط بدان .... دلم را رج به رج از شال ردکردم و دور گردنت انداختم ؛

مثل پیچک دور بندپوتینت کشیدم

من ...

این جا ...

بی دل شده ام

روبه روی حرم که می ایستی

یادت باشد یک نفردوتایی هستی

 سلام مرا به خانم برسانی ....

باقی راخودش میداند ...


+تاریخ سه شنبه 95/3/25ساعت 2:30 عصر نویسنده بانوی مدافع حرم | نظر